نافرمانی مقابله ای و لجبازی در کودکان و راهکارهای آن
اختلال نافرمانی مقابله ای و لجبازی پیامدهای مختلفی را برای کودکان دربردارد. وجود اختلالات رفتاری خاص این اختلال در کودکان خود به بروز انواع مشکلات رفتاری و ارتباطی دیگر در خانواده یا خارج از آن دامن میزند. از این رو در این مقاله از مجله تخصصی آریاکید به اختلال نافرمانی مقابله ای و لجبازی در کودکان میپردازیم و روشهایی را برای مقابله با آنها مطرح میکنیم.
مشکلات ارتباطی، ضعفهای شناختی، افزایش آشفتگیهای خانوادگی، ضعف در عملکرد تحصیلی و بروز اختلالات و مشکلات رفتاری دیگر از جمله پیامدهای احتمال استمرار اختلال نافرمانی مقابله ای و لجبازی در کودکان است.
در بسیاری از خانوادهها رفتارهای مقاوم و نافرمان کودکان از سوی والدین گزارش میشود. رفتارهای ناپیروی از والدین و بزرگسال و رفتارهای توأم با لجبازی در کودکان در مقاطع سنی خاص پیشدبستانی و دبستانی تا حدودی طبیعی است.
ما زمانی میتوانیم یک کودک را با اختلال نافرمانی مقابله ای توصیف کنیم که مجموعهای از ویژگیهای رفتاری و خلقی را در شرایط مشخصی نشان دهد. در همین راستا برای آگاهی والدین از خصیصههای این اختلال و ارجاع به متخصص مربوطه جهت تشخیص قطعی، در این متن به بررسی این موضوع میپردازیم.
اختلال نافرمانی مقابلهای و لجبازی در کودکان
اختلال نافرمانی مقابله ای و لجبازی در کودکان همیشه در روابط بینفردی (روابط کودک و نوجوان با دیگران) و عملکرد تحصیلی کودک یا نوجوان تداخل میکند. این کودکان و نوجوانان اغلب دوستی ندارند و روابط بینفردی را رضایتبخش نمیدانند. آنان به رغم هوش کافی به دلیل :
- عدم مشارکت در یادگیری دروس،
- مقاومت در مقابل توقعات خارجی
- و اصرار بر حل مشکلات بدون کمک دیگران در مدرسه
پیشرفتی ندارند و ممکن است تجدید یا مردود شوند. گاهی این اختلال با اختلال بیش فعالی و کاهش توجه و تمرکز همراه است. اختلالهای ارتباطی و یادگیری و اختلال کاستی توجه ـ بیش فعالی ممکن است موجب:
- عزت نفس پایین،
- تحمل کم برای ناکامی،
- خلق افسرده
- و حملات عصبانیت شود.
نوجوانان ممکن است به سیگار، الکل، مواد مخدر یا مواد روانگردان روی بیاروند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷).
کودکان با تشخیص اختلال لجبازی و نافرمانی به ندرت ممکن است تنها این اختلال را داشته باشند. ۳۰ تا ۴۰ درصد این کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه ـ بیشفعالی هم هستند، همچنین سایر اختلالات عصبشناختی را هم دارند (چاندلر، ۲۰۱۱).
ویژگیها و علائم
ویژگی اصلی اختلال لجبازی در کودکان و نافرمانی عبارت است از الگوی مکرر و پایداری خلق خشمگین، تحریکپذیر، رفتار ستیزهجویانه، لجبازی یا کینهتوزی. مبتلایان این اختلال گاهی ویژگیهای رفتاری آن را بدون مشکلات خلق منفی نشان میدهند.
با وجود این، افرادی که دچار این اختلال هستند و نشانههای خلق خشمگین/ تحریکپذیر ابراز میکنند، معمولاً ویژگیهای رفتاری آن را نیز نشان میدهند.
نشانههای لجبازی و اختلال نافرمانی مقابله ای ممکن است فقط محدود به یک موقعیت، عمدتاً خانه باشد. افرادی که نشانههای کافی برای برآورده کردن آستانه تشخیصی دارند، حتی اگر نشانهها فقط در خانه ظاهر شوند، کارکرد اجتماعیشان ممکن است به میزان قابل ملاحظهای مختل باشد.
با وجود این، نشانههای اختلال در موارد شدیدتر در موقعیتهای متعددی بروز پیدا میکنند. با توجه به اینکه گستردگی نشانهها شاخصی از شدت اختلال است، ارزیابی رفتار فرد در موقعیتها و روابط گوناگون اهمیت دارد.
از آنجا که این رفتار در میان همشیرها شایع است، باید طی تعامل با اشخاص دیگر نیز مشاهده شود چون نشانههای این اختلال معمولاً در تعامل با بزرگسالان یا همسالانی که فرد آنها را به خوبی میشناسد نیز آشکارتر هستند.
ملاکهای تشخیصی اختلال
جهت شناخت و تعیین دقیقتر نشانههای رفتاری که میتوانند بیانگر وجود اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان باشند، ملاکهای خاصی تعیین شده است.
این ملاکهای رفتاری بدین شرح است:
الگویی از خلق خشمگین/ تحریکپذیر، رفتار ستیزهجویانه/ لجبازی یا کینهجویی که حداقل شش ماه دوام داشته باشد و با دستکم چهار مورد از نشانههای زیر که طی تعامل با حداقل یکی از افرادی که همشیر فرد نباشد، مشخص میشود:
۱. خلق خشمگین/ تحریکپذیر
- اغلب از کوره درمیرود.
- اکثرا حساس و زودرنج است.
- اغلب عصبانی و اوقاتتلخ است.
۲. رفتار ستیزهجویانه/ لجبازی
- اغلب با مظاهر قدرت یا با بزرگسالان به خاطر کودکان و نوجوانان مشاجره میکند.
- اکثرا به طور فعال از انجام خواستههای مظاهر قدرت یا رعایت قواعد سرپیچی میکند.
- اغلب به طور عمد دیگران را اذیت میکند.
- غالب اوقات دیگران را به خاطر اشتباهات یا شیطنتهای خودش سرزنش میکند.
۳. حداقل دو بار طی شش ماه گذشته کینهتوزی یا غرضورزی کرده است.
توجه: علاوه بر دقت والدین بر ملاکهای رفتاری ذکرشده، برای متمایز کردن رفتار در محدوده بهنجار از رفتار بیمارگون باید ویژگی پایداری و فراوانی این رفتارها را نیز در نظر گرفت.
جهت اینکه والدین بتوانند تشخیص دهند که رفتارهای خاصی از کودک ممکن است به معنای این باشد که فرزندشان دچار اختلال نافرمانی مقابله ای است، تشخیص میزان شدت و دوام این رفتارها نیز اهمیت زیادی دارد (لازم به ذکر است که موارد مطرح شده جهت آگاهی والدین از ملاکهای تشخیصی اختلالات رفتاری کودکان است و تشخیص قطعی به عهده متخصص است).
دو مورد از راهکارهای اصلی شناخت این مسأله به شرح زیر است:
- اختلال در رفتار موجب آشفتگی فرد یا اطرافیان در محیط اجتماعی (مثل اعضای خانواده، گروه همسالان و همکاران) میشود یا بر کارکرد اجتماعی، تحصیلی، شغلی یا زمینههای مهم دیگر تأثیر منفی میگذارد.
- بروز رفتارهای بیان شده به دلیل وجود سایر بیماریهای روانی یا مصرف مواد دارویی خاصی نباشد (همان منبع).
اختلال نافرمانی مقابله ای و لجبازی در کودکان یک اختلال حساس برای دوران کودکی است که در صورت عدم درمان آن، امکان انتقال مشکلات رفتاری به مرحله نوجوانی و بزرگسالی و همچنین بروز سایر مشکلات رفتاری و ارتباطی بسیار است.
والدین با دیدن ملاکهای رفتاری اختلال نافرمانی مقابله ای در فرزندان به صورت مستمر و در شرایط تعیینشده بایستی آنها را به متخصصان روانشناس و روانپزشک جهت تشخیص قطعی ارجاع دهند.
با تشخیص زودهنگام و تعیین علل بروز این مشکل و سپس برنامهریزی برای درمان توسط متخصصان از گسترده شدن این اختلال در کودکان جلوگیری میشود.
عوامل نافرمانی مقابله ای و لجبازی در کودکان
سیر اختلال نافرمانی مقابلهجویانه به میزان زیادی به شدت علائم و توانایی کودک برای ابراز واکنشهای انطباقیتر نسبت به مراجع قدرت بستگی دارد. ثبات اختلال در طول زمان تغییر میکند.
تداوم نشانههای نافرمانی مقابلهجویانه سبب افزایش خطر اختلالات دیگری نظیر سلوک و اختلال مصرف مواد نیز میشود. در بیمارانی که تشخیص این اختلال باقی میماند، ممکن است وضع ثابت مانده یا با اضافه شدن تجاوز به حقوق دیگران به اختلال سلوک بینجامد.
به خوبی مشخص شده است که بین:
- اختلال سلوک
- اختلال مصرف مواد در سنین بعدی
- افزایش میزان اختلالات خلق در کودکان مبتلا به نافرمانی مقابلهجویانه،
- و اختلال بیش فعالی و کاهش توجه و تمرکز
ارتباط وجود دارد (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۹).
پیامدهای نافرمانی مقابله ای و لجبازی در کودکان
اغلب كودكان و نوجوانان با اختلالات رفتاری، احساسات منفی دارند و با دیگران بدرفتاری میكنند. در بیشتر موارد، معلمان و همكلاسیها، آنها را طرد میكنند و در نتیجه، فرصتهای آموزشی آنان كاهش مییابد
همچنین اختلال نافرمانی مقابله ای و لجبازی در کودکان مشكلاتی را در رابطه با پیشرفت تحصیلی بعدی، پذیرش همسالان، افسردگی، عقاید خودكشی و تلاشهایی برای خودكشی ایجاد میكند (بارکالو، ۲۰۰۶).
كودكان مبتلا به اختلالات رفتاری چالشهای فراوانی را برای والدینشان به وجود میآورند. این كودكان رفتارهایی از خود نشان میدهند كه تأثیر منفی بر اطرافیان میگذارند و واكنشهای ناخوشایند این افراد در پاسخ به رفتار آنها نیز متقابلاً به خودشان بازمیگردد (علاقبند راد، ۱۳۸۹).
در صورت تداوم اختلال نافرمانی مقابله ای و لجبازی در کودکان روابط دچار ضعف میشود. این امر به خودی خود نیز سبب کاهش یادگیری اجتماعی و تضعیف عزت نفس کودک میشود.
در چنین شرایطی یک چرخه معیوب علت و معلولی شکل میگیرد که در اینجا خود معلول (تنهایی و عدم ارتباط با دیگران به دلیل اختلالات رفتاری) در نقش علت معلول دیگری (کاهش عزت نفس، ضعف در مهارتهای ارتباطی و پرخاشگری) اثر میگذارد.
كافمن (۲۰۰۱) اشاره دارد كه انزوای اجتماعی این كودكان، موجبات پرخاشگری هر چه بیشتر آنان را فراهم میآورد. كودكان و نوجوانان با اختلالات رفتاری معمولاً محبوبیت ندارند. مجموعه این عوامل، این كودكان را در معرض خطر بروز رفتارهای ضداجتماعی قرار میدهند (به نقل از غباری بناب، پرند، خانزاده فیروزجاه، موللی و نعمتی، ۱۳۸۸)